8آذر سالروز شهادت شهید"مجید شهریاری"

مینویسم تا یادم نرود:

تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم...

این روزها بیشتر از همیشه

شرمنده نگاه منتظرتان هستیم

آن نگاهی که گویا فریاد میزند...

خونمان را به سازش با دشمن نفروشید

افسوس...هزاران افسوس که خون دل خوردنت هایتان...یادمان رفت(شاهد)

"مرد خدا"سالروز شهادتت مبارک...

برای مطالعه خلاصه از زندگینامه و فعالیت های شهید شهریاری به ادامه مطلب مراجعه فرمایید


ادامه نوشته

رَحِمَ الله عَمّیَ العَبّاس

من در میان شما باشم یا نباشم به  همه شما وصیت میکنم:

 که نگذارید انقلاب دست نااهلان و نامحرمان  بیوفتد

سالروز رحلت جانسوز رهبر کبیر انقلاب تسلیت باد...


غربت است،

تنها حکمتِ نشانه ی دستِ تو!

 تا اینکه بفهمیم،

چه خوش خیالیم ما و آراءمان،

وقتی فکر کنیم،

دیگر دستِ راستِ تو شده ایم!


نقص از تو نیست آقا!

مائیم که هیچ یک وقت امتحان،

قدرِ دستِ راستِ تو،

سالم نبوده ایم!


پ.ن:این روزها دوباره به یاد بغض غریبانه ات افتاده ام آقا..


ای سید ما و ای مولای ما،دعا کن برای ما



چهاردهم فروردین نهمین سالگرد شهادت"خادم الشهدا شهید محمد گودرزی"

امروز

شهید من

حوالی اذان ظهر

در حالی که سر بند شهید گمنامی که خودش تفحص کرده بود

به سرش بسته بود

پرکشید


یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی

چشمانم را باز میکنم و به آسمان مینگردم

سلام شهید من!

نه سال گذشت از پرکشیدنت

و امروز چه قدرآسمان دل تنگ بودن توست

این را آسمان طلاییه به من گفت

او که آفتاب سوزانش صورتت را نوازش میداد

همان طلاییه ای که

روزها در دل خاکش

عشق را جستجو میکردی

و فریاد یا حسین سر میدادی

نه سال گذشت از نبودنت

و من آرزو دارم

دستان مادری را که

این فراق را

تحمل میکند ببوسم

نه سال گذشت اما حتی ذره ای

یادت در دلهایمان کمرنگ نشد

شهید من!

از آسمان که به ما مینگری

دعایمان کن

که این روزها

غبار گناه بلور دلها را آلوده کرده

شهید من.سالروز شهادتت مبارک! 

               

برای مطالعه خلاصه ای از زندگینامه شهید محمد گودرزی به ادامه مطلب مراجعه کنید.

ادامه نوشته

«أین عمار؟»

دعــوای کودکانه و زشـــت شما خطاســت

نفـــس شما به حضـرت ابلیس مبتلاســـت

وقتــتی که خــصم منتظـــر یک بهانه است

آیــــا جــــدال در ایــــن روزها رواســـــــــت؟

این رهـــبر عزیز دلش خـــون شد از شمــا

حـتما دوباره گفــت که عمـار من کجاست؟

امــواج فـتـنـه می رسد از هــر طــرف ولـی

کـشتی نوح را چه غــم از ورطه بلاســــت؟

ایـن انقـلـاب کـشتی اولــاد احـمد اســــت

این پور حیدر است که بر عرشه ناخداست

دلنوشته ای برای شهدا ...

به بهانه آمدن شهدا به وطن ...

سلام بر شما ای شهیدان راه حق

سلام بر شما ای مجاهدان برای خون حسین (ع)

دوباره کوچه کوچه دلم پر شده از عطر وجود شما

کاش میشد در کنارتان بود.کاش میشد فرار کرد از همه نیرنگ ها و ناپاکی ها و بدی های روزگار ما...

کاش میشد دوباره حضورتان غبار از دل های آلوده یمان بزداید...

کاش باز هم میزها سنگر شوند و لباس های مجلل...همان لباس های خاکی و زیبا

دلم گرفته از این همه رنگ و ریا

اصلا بهتر است ننویسم.دلم لک زده برای سادگی...

برای نور خدا...

برای  شهدا...

و فقط میگویم این منم  در راه مانده ای بی پناه

و پرو بال شکسته ای که بی حضورتان توان پرواز ندارد

محتاج دم عیسایی تان...

یا زهرا س

اللهم تقبل منا هذا القلیل ...

سلام

عرفه فرصتی دوباره است برای رهیافتگان به محضر یار.

در لحظات ناب قرب و لقاءاز او برای ما نیز درک معرفتش را بخواهید.

التماس دعا


خیلی حال میده یه بچه خوشگل دنیا بیاری!

 خیلی حال میده تو کوچیکی همه جا از ادبش و تو بزرگی از اخلاق و صفا و صمیمیتش حرف بزنند!

خیلی حال میده به سنین جوانی که رسید وقتی نگاش کنی دلت بره! خوشگل،خوشتیپ،شیک...

خیلی حال میده وقتی حرف ِ امام میاد وسط دیگه بی خیال همه چیز بگه می خوام برم و تو بگی خدا یارت مادر!

ولی از همه اینا باحال تر می دونی چیه؟ اینه که وقتی بعد چندین سال چشم انتظاری استخونای

پسر خوشتیپتُ بیارن،کفن ُبگیری سمت آسمون و آروم بگی: اللهم تقبل منا هذا القلیل .

 

 

فرارسيدن ماه مبارك رمضان و همچنين سالروز تولد شهيد محمد گودرزي مبارك ...

شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدى للناس وبینات من الهدى

پیشاپیش فرا رسیدن ماه رحمت و مغفرت و ماه مهمانی خدا بر همگان مبارك باد.

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه

در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم . . .

التماس دعا


اول مرداد،سالروز تولد شهيد محمد گودرزي(خادم الشهدا)مبارك باد.هديه ي همه ما صلواتي باشد بر روح پاك آن شهيد.

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر تو اي شهيد

سالروز ولادتت باز هم بهانه اي شد برايم تا از تو بگويم

تويي كه از جنس ما بودي

دانشجو،جوان،بسيجي

اما چرا فقط تو آسماني شدي و ما اسير زمينيم؟؟؟؟

ما هم مثل تو شيداييم اما تو طعم شيدايي را چشيدي

غرق شدي در شهدا و شهدا چون مرواريدي در برت گرفتند

عكست را بر ديوار دلم اويختم تا هيچ وقت فراموشت نكنم

به تو مينگرم و لبخندي كه هميشه بر صورتت نقش ميبست

حالا كه در بهشتي دعايم كن

تولدت مبارك

 

براي دانلود فايل تصويري شهيد محمد گودرزي كليك كنيد

بیست و چهارم تیر ماه سالروز ولادت امام خامنه ای مبارک ...

 

 

       

سلام بر تو اي رهبر غريبم

سلام بر تو نايب امام غايبم

سلام بر تو كه از سلاله ي پاك رسول الله اي

سلام بر تو كه بوي خميني ميدهي

سلام بر تو كه يادآورخون شهدايي

رهبر من سلام

سالروز ميلادت مبارك

ميدانم.خوب ميدانم كه اين روزها هواي دلت ابريست و چشمان آسماني ات باراني

ميدانم آقا.تو هيچ نگو

ميدانم وقتي اشك بر چشم آوردي و جانت را ناقابل ناميدي من و امثال من كه ادعاي اين را داريم كه پيروت هستيم بايد ميميرديم اما فقط نظاره گربوديم و فرياد زديم جانم فداي رهبر اماكدام فدايي؟؟؟؟

گفتيم خوني كه در رگ ماست هديه به توست اما حتي حرفهايت را نشنيديم و فقط...

ميدانم آقاي من،دلت را سوزانديم.

رهبرم.ميبخشي ما را؟؟؟

بگذار به حساب جواني مان

اما باز هم ميگويم.رهبرم جانم به فدايت

چشمانت را كه مينگرم گويي دنيايي حرف در آن نهفته است...

درد و دل هايت را به كه ميگويي آقاي من؟؟؟؟

ما كه خود نمكي هستيم بر زخم دلت.آقا؟دردهايت را به مهدي زهرا عج ميگويي؟؟؟

ميدانم چه قدر سخت است ديدن و دم نزدن.سخت است....

چه صبري داري آقاي من.صبرت مرا ياد صبر علي ع مي اندازد

كلامت خطابه هاي رسول ا... را يادمان مي آرد.

لبخندت شكفتن شكوفه هاي بهاري را برايم متجلي ميسازد

و چفيه ات عطر شهدا را به مشاممان مي رساند.

آقاي من.در سالروز ولادتت از خداوند متعادل برايت طول عمر و صبر خواستارم.به اميد روزي كه پرچم به دست مهدي عج بدهي.

 

سلامتي امام خامنه اي صلوات

 

اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم/اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه اي

 

 

روز مادر مبارك ...

میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر را به همه زنان و مادران تبریک عرض میکنم و امیدوارم تا همیشه قدر این گوهر گرانبها را بدانیم و به او عشق بورزیم .


و چند سطري تقديم به مادرم ...

سلام مادر خوبم…

روزت مبارك.

قلم در دست گرفته ام تا چند سطري برايت بنويسم.اما چگونه آن همه خوبي و مهرباني در قلم و كاغذم ميگنجد؟؟؟

مادر!!!

فراموش نخواهم كرد زماني را كه عصاره مهر را از سينه ات مينوشيدم و عشق در من جوانه ميزد.

فراموش نخواهم كرد وقتي  كه دستان كوچكم را در دستت ميگرفتي تا گام بردارم.

فراموش نخواهم كرد كه گيسوانم را با عشق و عاطفه شانه ميزدي.

فراموش نخواهم كرد تمام لحظاتي را كه دنياي عشقت را نثارم ميكردي.

ميخواهم تمام كلمات زيباي دنيا را به صف بكشم تا شعري شود براي تو،اما كدامين بيت است كه لايق درياي بي كران مهرباني تو باشد؟؟؟

مادر!!!

ميخواهم بگويم لبخند توست كه تمام زيبايي هاي دنيا را يكپارچه به پايم ميريزد.

صداي توست كه مرهم همه تنهايي هاي من است.

چشمان پر مهر توست كه خستگي را مي گيرد از وجودم.

شانه هايت بهترين تكيه گاه است براي لحظات ابري آسمان چشمم.

دستهايت بهترين جايگاه است براي بوسه زدن.

مادر!!!

صداي زيبايت،طنين دل انگيز نسيم سحر است در گوشم.

من همچون ماهي كوچكي هستم كه حتي يك لحظه هم نميتوانم بدون درياي مهرت زنده بمانم.

با توست كه به آسمان ميرسم.با توست كه نور خدا را ميبينم.اصلا بگذار بهتر بگويم.در وجود توست كه مهرباني خدا تجلي ميابد برايم.

مادر!!!

ميخواهم عهدي ببندم.ميخواهم تا آخرين لحظه عمرم هرگز كلامي نگويم كه گل هاي دشت سبز دلت پژمرده شوند.

عهد ميبندم فراموش نكنم همه مهرباني ها و فداكاري هايت را ...

عهد ميكنم هميشه دستان تو بوسه گاهم باشد.

تا هميشه دوستت دارم....

 

چهاردهم فروردین هشتمين سالگرد شهادت خادم الشهدا شهيد محمد گودرزي...

سلام

آمدم تا با تو سخن بگويم

كاش من هم مثل دوستانت چهره ات را ديده بودم

با همان لبخند كودكانه

كه هنوز هم بعد هشت سال كه از رفتنت ميگذرد

به يادش اشك به چشمشان مي آيد

كاش خيابان هاي شهر من

رنگ و بويي از تو داشت

طلاييه كه بودم،تو بودي و سه راهي شهادت

يادش بخير.

چه زيبا و عاشقانه استخوان هاي شهدا را در اغوش ميكشيدي

آن قدر زيبا كه آن ها نتوانستند دوريت را تحمل كنند

و به آغوشت كشيدند....

مادرت ميگفت وقتي عازم حج بود فقط يك سوغات خواستي

و آن هم طلب شهادت از بي بي زهرا س

و چه زيبا پركشيدي به سوي بي بي بي حرم

و رفتي..

رفتي و حالا هشت سال از رفتنت گذشت

اما تا هميشه هستي در دلهايمان...

 

برگشتم تا بنويسم اما...

سلام

گفتم وقتي برگشتم از زيبايي هاي سفرم به سرزمين نور،ديار شهدا و معراج عاشقان راه سيد الشهدا بنويسم.

ميخواستم بنويسم از دو كوهه

از سه راهي شهادت

از غروب دلگير شلمچه

و از ميشداغ و ابهتش و لرزيدن دلم از ترس

از رمل هاي فكه  و از كانال كميل

از فتح المبين

از اروند خروشان

از برج ديده باني و از دهلاويه و چمران

آنجا كه بوديم دلمان كربلايي شد

پرچم سرخ قمر بني هاشم (ع)به سرمان كشيدند و عاشقان شهادت دست در دست ابوالفضل العباس (ع)نهادند.

ديشب كه برميگشتيم شهدا باز گلچين كردند.

محمد مهدي مقدم و نريمان مژدهي پركشيدند به آسمان.

آري!!!

به قول آويني:هيچ كس را تا به بلاي كربلا نيازموده اند از دنيا نخواهند برد.

دو برادر بسيجي مان خوب امتحان پس دادند.آزموده شدند به بلاي كربلا و دعوت حق را لبيك گفتند و بالهايشان را باز كردند و پركشيدند به سوي شهدا...

دلاوران شهادتتان مبارك

قلمم خسته تر از آن است كه بنويسد از سفر

آن ها رفتند و مهمان سيد الشهدا(ع)شدند و ما جامانده هاي غريب ميسوزيم از داغشان و فراقشان خاكسترمان ميكند...

شادي روحشان صلوات

غروب شلمچه يك ساله شد ...

سلام دوستان.

يك سال گذشت از بودنم در غروب شلمچه و حالا براي تجديد پيمان با شهدا ميرم شلمچه.

التماس دعا...

 

روزهای زیادی نگاهمان به غروب بود و از غروب گفتیم .

از همان غروب دلگیر و دلخواه شلمچه ...

از همانجا که سالها قبل مردانش کاری کردند

که همیشه تاریخ در خاطره ها می ماند .

و تاریخ محال است غروب شلمچه و نجواهایی که با آن شده است را

فراموش کند .

و مگر می توان فراموش کرد که شلمچه کجاست ؟؟؟

از شلمچه بسیار گفتیم و شنیدیم اما

شلمچه را فقط خدا می شناسد،

شلمچه تعبیر "انّی اعلم ما لا تعلمون " است

قدر آنرا رسول الله می داند،مظلوميتشش را علي  (ع) ميداند و فاطمه (س)

جای تک تک شهدا را اباعبد الله میداند و از قتلگاههای شلمچه زینب آگاه

است.


شلمچه برای شهیدان مانند مادر است.

اینجا کربلاست ..اینجا قدمگاه فاطمه (س) است..

می بینی شلمچه دل ما را به کجا پیوند داده ای !!!

شلمچه و دلتنگی برای رسیدن به مرزهای کربلا ...

آنقدر گفتیم که آرزو می کنیم که ما هم از یاران آخرالزمانی

حسین (ع) باشیم و یاران

آخرالزمانی حسین (ع) جایی ندارند جز خیمگاه سبز مولایشان مهدی

(عج) ..

خوب که فکر کنیم می بینیم حتی غروب شلمچه هم محو جمال همان یار

دلربا شده . 

خورشید شلمچه از شرم جلوه خورشید حقیقی عالم دیگر جلوه ندارد

شلمچه ...

اينجا شلمچه است

    شلمچه و رمضان

        شلمچه و كربلاي پنج

            شلمچه و بيت المقدس هفت

                شلمچه و كانال ماهي

                    شلمچه و دوعيجي

                       شلمچه و ميدان مين

                          شلمچه و خاكريزهاي نوني

                              شلمچه و نهر عرايض

                                  شلمچه و سه راهي شهادت

شلمچه و رد قناسه بين دو ابر

    شلمچه و سيم خاردار

        شلمچه و سنگر هاي كمين

            شلمچه و حاج حسين خرازي

                شلمچه و حاج احمد كاظمي

                    شلمچه و شهيـــدان شـاهـد

                        شلمچه و يك دنيا دلدادگي

                            شلمچه و پرواز تا بي نهايت

                                 شلمچه و يك دنيا عاشقي

    شلمچه و يك دنيا مظلوميت

        شلمچه و گمـنـامـــي

           شلمچه و بــوي كــربــلا !

                شلمچه و سرهاي از تن جدا !

 

"شلمچه و شلمچه و  شلمچه"

"شلمچه یعنی عطش"

"شلمچه وغربت شهید"

"شلمچه و نقطه عروج"

"شلمچه و نقطه رهایی از اسارت "

گل اشکم شبی وا میشدای کاش.......شهادت قسمت مامیشد ای کاش

 

شهادت از جنس دخترانه ...

با تو می گویم مروه نجیب!

تا این زمان نمی دانستم شهادتی هست که خاص ماست،مال ما ...

دخترانه ی دخترانه،

نمی دانستم همین چادر و روسری که هر روز در مواجهه با غیر سر می کنیم،

شهادت ساز است.

مثل ایمان،عقیده،مثل طرز فکر.

از امروز به چادرم به گونه ای دیگر نگاه خواهم کرد.

چادرم را مثل ایمان و عقیده ام حفظ خواهم کرد.

تلاشم را خواهم کرد ...تو دعا کن برای ما!

مروه قهرمان!

حالا میفهمم معنی این جمله را که پیر دوست داشتنی و فرزانه مان میگفت:قران کریم انسان ساز است و زن نیز ...

 

به پیشواز محرم برویم ...

سلام.دوباره ماه محرم تو راهه.

از پارسال تا امسال چیکار کردیم برای آقا؟

آبروی ارباب بودیم یا آبروشو بردیم؟

حرمت عزاداری پارسال رو حفظ کردیم یا ....؟

چند روز بیشتر نمونده.فرصت واسه جبران هست.پس بسم ا...

دکتر علی شریعتی:

اين كه حسين(ع) فرياد مى‏زند كه: «آيا كسى هست كه مرا يارى كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرنى؟»؛

 مگر نمى‏داند كه كسى نيست كه او را يارى كند و انتقام گيرد؟

اين «سؤال»، از آينده است و از همه ماست و اين سؤال، انتظار حسين را از عاشقانش بيان میکند...

آغوش مادر ...

شهیدی كه پس از 26 سال در آغوش مادر آرام گرفت

'شهید جلال رییسی' كه در سال 1364 در منطقه تنگ ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد، پس از 26 سال دوباره به آغوش مادراین شهید كه اكنون 80 سال سن دارد و از دوری فرزند قامت نحیفش خمیده، چند روزی است كه آغوش گرم مادرانه خود را پذیرای پیكر بی جان فرزندش 'جلال' كرده استباز گشت.

مادر شهید رییسی پس از 26 سال فراق فرزند، این روزها با دردانه خود به خلوت نشسته و با صدایی آهسته و شكسته، لالایی بغض آلودی را در وجود دلبندش نجوا می كند.

'هی بخواب جانم، بخواب رودكم' اینها نجواهای مادری است كه سال ها در حنجره بغض آلودش نهفته بود.

امروز كه مادر، فرزندش را در آغوش گرم خود فشرده، احساس غریبی نداشت. اما سخت می نالید و اشك می ریخت. آخر بعد از این همه سال فردا بار دیگر پسر نیامده، مادر را با دنیایی پر از حسرت تنها می گذارد و به آغوش خاك باز می گردد.

آری اینجا بود كه اشك همه درآمد و هق هق بستگان و میهمانان این ضیافت مادر و فرزند، در ناله های مادری رنجور گم شد.

كمی آن طرفتر یك نفر زانوی غم را بر كشید. آری او نیز یادگاری از دوران خاطرات قمقمه و كوله پشتی بود كه با خود زیر لب چنین نجوا می كرد:

باز دیشب دل هوای یار كرد/ آرزوی حجله سومار كرد/ خواب دیدم سجده را بر مهردشت/ فتح فاو و ساقی والفجر هشت/ باز محورهای بوكان زنده شد/ برف و سرمای مریوان زنده شد/ از دوكوهه تا بلندای سهیل/ برنمی خیزد مناجات كمیل/ یاد كرخه رفت و رنج ماند/ قلب من در كربلای پنج ماند/ كاش تا اوج سحر پر می زدم/ بار دیگر سر به سنگر می زدم/

این دل نوشته ها لحظه های ماندگاری است كه خبرنگار ایرنا در آخرین روز وداع مادری با پیكر پاك فرزند شهیدش و از تبار روزهای عشق و ایثار به تصویر كشیده بود.

به گزارش ایرنا، شهید سرباز وظیفه 'جلال رییس' در سال 64 در منطقه تنگ ابوغریب به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پس از 26 سال بار دیگر پیكر مطهر او به زادگاهش شهرستان جیرفت باز گشت.

هفته دفاع مقدس مبارکباد ...

سلام بر آنهایی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم.هفته دفاع مقدس گرامی باد...

برایم سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم از آنان که افتخاری در دل تاریخ اند . باید که پلی زنم از درونم به معنای انسانیت . من از شهیدان فقط شنیده ام...حرف های من تازگی نخواهد داشت ولی روح می گیرد از پر و بال این شهیدان .اگر سرتاپای وجودم بلرزد از یاد آوری نامشان سزاست چرا که ره بی انتهای شهادت ، مردانی بزرگ می طلبد و این عزیزان برایم مظهر واقعی اخلاصند . پس به شکرانه این رشادت ها و برای احترام به ساحت مطهرشان در هر قدم خویش برای روح بلندشان صلوات خواهم فرستاد .


ای شهید ...

سلام.این دلنوشته از خودمه.نوشتم برای شهیدان آسمانی امیدوارم خوشتون بیاد.

زندگیت را ایثار کردی و رفتی از تو تنها لکه ای از نور بر جا مانده

تو صندوقچه عمرت را با گنجینه ای پربهاتر معامله کردی

و من به یاد تکه تکه شدنت

وبه یاد تمام رنج ها و دردهایت

به سوگ می نشینم

وتو از آن دوردستها به من و دنیای کوچکم ،به احساس و اندیشه ام میخندی

هرکدام از شما عرشیان در آسمان چون ستاره ای سوسو میزنید

 وراه ما زمینیان از نور شما روشن میگردد

تو همیشه زنده ای  ای شهید

وما زندگانی مرده بیش نیستیم...

شهدا راهت بخوابید ما را زنده به گور کردند

لحظه خداحافظی ...

قال رسول اللّه(ص): «فَإذا وَدَّعَهُمْ أَهْلُوهُمْ بَكَتْ عَلَيْهِمُ الحِيطانُ وَالْبَيُوتُ».

(مستدرك الوسائل، ج 2، ص 243 - بحارالانوار، ج 100، ص 12، صحيفة الامام الرضا، ص 116).

پيامبر اكرم(ص) فرمود: «پس وقتى كه خانواده هاى آنها (رزمندگان) به بدرقه ايشان مى روند، ديوارها و خانه ها بر آنها مى گريند».

عکسی از شهید داوود حق وردیان

دل نوشته ...

بچه که بودم همه میگفتن:"مشت آدما اندازه قلبشونه".

مامانم میگفت:"شهیدا وسعت قلبشون اونقدر زیاده که قابل توصیف نیست".

اون موقع با خودم فکر میکردم یعنی دست شهیدا باید چه اندازه ای باشه که به وسعت قلبشون برسه؟!

شاید اصلا حرفم خیلی خنده دار بود  اما قسمت جالب داستان اونجاست که فهمیدم بعضی شهیدا اصلا دست نداشتن!!!

وای خدا!یعنی وسعت قلبشون اونقدر زیاده که کار از دست و این چیزا گذشته؟!!

واما شما شهید عزیز!

بی آنکه بدانم،آرام آرام تمام ذهنم را تسخیر کردی و جای در قلبم باز کردی.در کوتاه زمانیکه حتی فکرش را هم نمیکردم ...!

کاش پیشتر از این عکست را به دیوار قلبم می آویختی.

با شما بود که آموختم باید فاصله بین حروف ع ش ق را بردارم تا حایلی نباشم بین عاشق و معشوق ...

بغضی در گلویم و غمی در قلبم                                     نغمه ای بر لبم و عشقی در عملم ...

نه،نه

تو اشکی ،تو اشک چشمان گناه آلودمی!پاک کننده چشمانم.

تو لبخندی،آری راز لبخندی!لبخندت بوی گل نرگس میدهد.

چه زیباست لبخند نورانیت وقتی نگاهم میکنی ...

نگاهت را از تهی دستی که هیچ ندارد جز آه دریغ مکن که نور عشق خدا در چشمانت موج میزند.

آسمان تاریک و غمگین قلبم را ستاره باش و نور افشانی کن ...